وانیا، هدیه با شکوه خداوند

تولد 3سالگی

1392/10/18 8:58
نویسنده : مامان سمانه
179 بازدید
اشتراک گذاری

امروز تولد منه     باید که شادی بکنم       از لحظه تولدم       باید که یادی بکنم

عزیزکم!

امروز روز توست! امروز دیگه سه ساله میشی قربونت برم..سه سال تمام!باورم نمیشه...

این روزا خیلی شیطون بلا تر از همیشه شدی..ولی زبونته که ما رو متعجب میکنه و هر روز یه حرف تازه ازت

میشنویم... امسال تولدت رو ایشالا چند روز دیرتر میگیرم...

وانیا سادات مهربونم ...عشقم...عزیزم...تولد 3 سالگیت مبارک عزیز دلم نمیدونم از کجا بگم..از چی بگم..کلی میخواستم برات بنویسم..از این نوشته های رمانتیک..ولی نمیدونم چطوری..عزیزم با ساده ترین جمله ها برات مینویسم...تولدت مبارک عشق کوچولوی من......

ایشالا ۱۲۰ ساله بشی..ایشالا همیشه تنت سالم باشه و زندگی شاد و آروم و خوبی داشته باشی...

بهترین ها رو برات میخام یه دونه ی من... همیشه سربلند باشی خانومم...

دخترخوبم وقتی فکر می کنم به سه سال پیش تا الان اصلا باورم نمیشه که این کوچولوی منه که خیلیییییییییی کوچولو بود ..خیلی ظریف...خیلی حساس.. .

3 سال  عین چشم بر هم زدن گذشت..

انقدر همه ی زندگی و فکر و عشق و احساسمون رو پر کردی که بعضی وقتها میگیم قبل از تو ما چی کار میکردیم... زندگی بدون تو هیچ معنایی نداشت گلکم...

از روزی که به دنیا اومدی همش میگفتم پس کی بزرگ میشی....کی غذا میخوری..کی راه میری و هزار تا از این کی ها..! ولی الان میگم عزیزم آرومتر بزرگ شو..  شیرین تر از همیشه ای عزیزکم..این روزها شیرینت رو دلم نمیاد از دست بدم..همین الانم دلم براشون تنگ میشه...زمان انقدر تند تند نگذر...!

قربونت برم..امسال قصد داریم یه تولد کوچولو واست اونم با چند روز تاخیر بگیریم..ولی سعی می کنم خیلی بهت خوش بگذره...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)