وانیا، هدیه با شکوه خداوند

نقل مکان

1392/4/22 16:09
نویسنده : مامان سمانه
128 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه و در این روزهای عزیز روزه و نمازتون مقبول درگاه الهی... راستش چند روزی میشه که نقل مکان کردیم و اومدیم خ برق و من نتونستم بیام نت... سرم خیلی شلوغه و وانیا خانوم هم از فرصت سوء استفاده کرده هر کاری که دلش بخواد انجام میده... ریخت و پاشش که جای خود دارد... انشاله سر فرست میام و حرکات جالب وانیا جون رو واستون تعریف می کنم... مهمترینش اینکه واسه اولین بار از صبح که من کار جمع آوری داشتم تا نصفه شب (حدود ساعت 2.5) وانیا خونه مادرجون بود و بهانه منو نگرفت...تازه مادرجون و دایی رضا به اجبار برش گردونده بودند... آخه من می ترسیدم بیقراری کنه... قربونش برم که اینقدر مادرجونشو دوست داره...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)